- شب چره
- آجیل و میوه که در شب نشینی صرف کنند تنقل، چریدن چارپایان در شب چرای ستور در شب
معنی شب چره - جستجوی لغت در جدول جو
- شب چره
- آجیل و میوه ای که در شب نشینی می خورند، چرای گوسفندان در شب، شب چرا،
برای مثال گرگ آمده ست گرسنه و دشت پربره / افتاده در رمه، رمه رفته به شب چره (ناصرخسرو - ۲۶۸)
- شب چره ((~. چَ رِ))
- آجیل و میوه که در شب نشینی می خورند
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
خفاش
یلدا، شب آخر پاییز و اول زمستان که مقارن است با ولادت حضرت عیسی و اول دی ماه، دراز ترین شب سال شمسی، کنایه از تاریک و طولانی، شب یلدا
خفّاش، جانور پستانداری با پوزۀ باریک، گوش های برجسته، دندان های بسیار تیز و قوۀ بینایی ضعیف که دست و پایش با پردۀ نازکی به هم متصل شده و به شکل بال درآمده است که با آن می تواند مثل پرندگان پرواز کند، بیواز، خربیواز، شب یازه، شبکور، مرغ عیسی، شیرمرغ، وطواط
نخود و کشمش و انواع میوه های خشک که در مجالس بزم ووقت صحبت با یاران صرف کنند شب چره تنقلات: بعیش یکدمه احمد مساز با شربت ز نقل لب چره بردار توشه جاوید. (احمد اطعمه لغ)
((~. چَ رِ))
فرهنگ فارسی معین
نخود و کشمش و انواع میوه های خشک که در مجالس بزم و وقت صحبت با یاران صرف کنند، شب چره، تنقلات
غذائی که ناشتا بخورند
از تیره چلیپائیان با ارتفاع 10 تا 60 سانتیمتر که غالبادر کنار جویبارها و مسیرجریان آب روید. گلهایش کوچک و سفید و بصورت خوشه است بولاغ اوتی شاهی آبی
شب دوست، زن بد کار زن هرزه گرد
گنج زر و جواهری که درزیر زمین دفن کنند
هو بره یقه دار از انواع پرندگان (گویش گیلکی)
هر گوهر آبدار و درخشنده، کرم شب تاب شب چراغک، چراغانی: رسم چراغ در آن دیار (ختا) بر این موجب است که درون کریاس پادشاه گویی سازند از چوب و روی آن چو را بشاخ سرو پوشند و صد هزار چراغ بر ریسمانها تعبیه کنند و موشکها بر اراف آن بندند
روناس
شب دوست، زن بدکار و هرزه گرد
آنچه شب در زیرزمین پنهان کنند، زر و جواهری که شب در زیر خاک می کنند
در موسیقی، از الحان سی گانۀ باربد، برای مثال چو یارش رای فرخ روز گشتی / زمانه فرخ و فیروز گشتی (نظامی۱۴ - ۱۸۱) ، از الحان قدیم ایرانی
نخود و کشمش و انواع میوه های خشک که در مجالس بزم ووقت صحبت با یاران صرف کنند شب چره تنقلات: بعیش یکدمه احمد مساز با شربت ز نقل لب چره بردار توشه جاوید. (احمد اطعمه لغ)
شبرو، ماه، عسس، پاسبان، راه زن، دزد
بولاغ اوتی، گیاهی خودرو از خانوادۀ تره تیزک با گل های کوچک سفید که مصرف دارویی دارد، جرجیر آبی، آب تره، علف چشمه، شاهی آبی
گوهر درخشان، گوهری که در شب مانند چراغ می درخشد، چراغانی در شب
جایی در کوه و بیابان که گوسفندان هنگام شب در آنجا به سر می برند، جای خواب گوسفندان، شبگاه
شب برات (نیمه شعبان)
پارسی تازی گشته شبکور
شب پانزدهم شعبان، شب براتبرای مثال چراغان در شب چک آنچنان شد / که گیتی رشک هفتم آسمان شد (رودکی - ۵۴۷)
رونده در شب، کسی که هنگام شب به راهی برود یا سفر کند، کنایه از دزد و راهزن، کنایه از عسس
ویژگی هر یک از پرندگانی که غذای خود را از درون آب به دست می آورند، علف چر